واژه ها اسم تورو فریاد میزنن
انقدر بلند که گوش هارو کر میکنن
این آدما بی راهه رو خوب بلدن
دل بگیری حرفاشونو گاهی وقتا حالتو خوب بلدن
تو برای من یه سیاره کشف شده تو یک راه بعید
بیخیال آدما بیا بدوزدیم آرزوهای بعید
تو یه فانوس روشن تو تاریکی مطلقی
هیچ اندازه ای نداره عشق تو
تو یه عشق مهلکی
من تو را میان ادم های عجیب پیدا کرده ام
با من بیا به رویاها من راهو خوب بلدم
چشمهایت که باز به رویاها شد مرا پیدا کن
دست بکش به صورتم رازها را افشا کن
بگو که عاشق منی تکرار کن قندِ دلم
این عشقِ که موج میزنه تویِ دلم
خوب نگاهِت میکنم سیر شوم شاید ازت
ماندگار شده در چشمهایم چهره ات
تو حال مرا میفهمی و تکرار واژه بیخود است
حتی در خوابی عمیق تو هستی و
رویایِ بی تو باطل است